آوای حقیقت
آوای حقیقت

آوای حقیقت

در باره ی فرهنگ

الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ کَرِیمَةٌ وَ الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ وَ الْفِکْرُ مِرْآةٌ صَافِیَةٌ 

دانش، میراثى گرانبهاست

 و آداب، زیورهاى همیشه تازه است

و اندیشه، آیینه اى شفّاف است.


 Wisdom is the noblest heritage; Theoretical and practical knowledge are the best signs of distinction; Deep thinking will present the clearest picture of every problem


نهج البلاغه-حکمت5

چند جرعه حکمت

 الْعَجْزُ آفَةٌ وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ وَ نِعْمَ الْقَرِینُ


الرِّضَى 


ناتوانى، آفت است

 

و شکیبایى، شجاعت


 و زهد، ثروت


 و پرهیزکاری، سپر نگه دارنده است


 و چه همنشین خوبىاست راضى بودن.



 Helplessness is calamity; Patience is a kind of bravery; To sever attachments with the 

;wicked world is the greatest wealth; Piety is the best weapon of defense

Submission to Allah’s Will is the best companion

نهج البلاغه-حکمت4

ویژگی های چند ویژگی

الْبُخْلُ عَارٌ وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ وَ الْفَقْرُ یُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ وَ الْمُقِلُّ غَرِیبٌ فِی بَلْدَتِهِ .

بخل، ننگ و ترس، نقصان است. و تهیدستى مرد زیرک را در برهان کند مى سازد، و انسان تهیدست در شهر خویش نیز بیگانه است.

 Avarice is disgrace; cowardice is a defect ; poverty often disables an intelligent man from arguing his case; a poor man is a stranger in his own town 

نهج البلاغه-حکمت3

به خودت اهانت مکن.


أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ وَ رَضِیَ بِالذُّلِّ مَنْ کَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ وَ هَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَیْهَا لِسَانَهُ .


آن که جان را با طمع ورزى بپوشاند، خود را پست کرده و آن که راز سختى هاى خود را آشکار سازد، خود را خوار کرده و آن که زبان را بر خود حاکم کند، خود را بى ارزش نموده است.

He who is greedy is disgraced; he who discloses his hardship will always be humiliated; he who has no control over his tongue will often have to face discomfort

نهج البلاغه-حکمت2

یک بچّه شتر خوب...

کُنْ فِی الْفِتْنَةِ کَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَیُرْکَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَیُحْلَبَ 


در فتنه ها، چونان شتر دو ساله باش، نه پشتى دارد که سوارى دهد، و نه پستانى تا او را بدوشند.


 During civil disturbance adopt such an attitude that people do not attach any importance to you – they neither burden you with complicated affairs, nor try to derive any advantage out of you

نهج البلاغه-حکمت1