تَذِلُّ الْأُمُورُ لِلْمَقَادِیرِ حَتَّى یَکُونَ الْحَتْفُ فِی التَّدْبِیرِ .
کارها چنان در سیطره ی تقدیر است که چاره اندیشى به مرگ مى انجامد.
All matters are subject to destiny , so much so that sometimes death results from effort
نهج البلاغه-حکمت16
مَا کُلُّ مَفْتُونٍ یُعَاتَبُ .
هر فریب خورده اى را نمى شود سرزنش کرد.
.Every mischief -monger cannot even be reproved
نهج البلاغه-حکمت15
مَنْ ضَیَّعَهُ الْأَقْرَبُ أُتِیحَ لَهُ الْأَبْعَدُ .
کسى را که نزدیکانش واگذارند، بیگانه پذیرا مى گردد.
Who is abandoned by the near ones is endeared by the remote ones
نهج البلاغه-حکمت14
إِذَا وَصَلَتْ إِلَیْکُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ فَلَا تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّةِ الشُّکْرِ.
چون نشانه هاى نعمت پروردگار آشکار شد، آنها را با ناسپاسى دور نسازید.
When you get(only)small favours, do not push them away through lack of gratefulness.
نهج البلاغه-حکمت13
أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اکْتِسَابِ الْإِخْوَانِ وَ أَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَیَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ
ناتوان ترین مردم کسى است که در دوست یابى ناتوان است و از او ناتوان تر آن که دوستان خود را از
دست بدهد.
The most helpless of all men is he who cannot find a few brothers during his age but still
more helpless is he who finds such a brother but loses him.
نهج البلاغه-حکمت12